بازآفرینی دولت
وظیفه دولت سُکانداری است، نه پارو زدن! چگونه دولتی کارآمد داشته باشیم؟
دولت و سازمانهای دولتی کلماتی هستند که در اغلب کشورها، یادآور واژگانی میباشند مانند: بوروکراسی، دیوانسالاری، عدم مسئولیت پذیری، کُندی و لَختی، باور عمومی بر این است که بوروکراسی حاکم بر سازمانهای دولتی از افراد مسئول، نخبه و خلاق، انسانهایی مسئولیت گریز، همرنگ جماعت و دنباله رو میسازد تا آن جا که توش و توانشان را برای ارائه خدمت به مردم (مشتریان) درهم میشکند.
از این رو است که برخی در جست و جوی یافتن راه حلی برای مسئله، در صدد پاککردن صورت مسئله برمیآیند: دولتزدایی، چاره کار و خصوصیسازی، راه اجرایی آن! . . . غافل از اینکه جامعه کارآمد نیاز به دولت کارآمد دارد. خصوصیسازی راهحلی برای دولتزدایی نیست بلکه به کارگیری بازویی توانمند است برای توانمندسازی دولت.
یافتن راهحل برای مشکلات، گاه تنها نیاز به دگرگونی زاویه دید دارد. مسئله دولت و سازمانهای دولتی شاید از آن مقولاتی هستند که شستن چشمان را میطلبد.
«سفر واقعی اکتشاف، موکول به دیدن سرزمینهای جدید نیست، بلکه منوط به نگریستن با دیدگان جدید است.»
کتاب بازآفرینی دولت توسط دیوید اوزبرن و تد گبلر در ارتباط با اوضاع بَد دولت آمریکا، در دهه 90 میلادی نوشته شده است اما هر چه از اوضاع میگوید و مثال میزند، انگار دارد شرایط حال حاضر ما را بیان میکند و برای هر مشکل، راهکارهایی را پیشنهاد میدهد، که کتاب از این بابت بسیار جذاب است.
نویسنده در کتاب اشاره میکند و مینویسد: «جامعه مُتمدن بدون داشتن دولت کارآمد، نمیتواند کارآمد شود.»
بر اساس رهنمود کتاب، ماموریت و فلسفه وجودی دولت، سُکانداری و هدایت کِشتی جامعه است. بنابراین وظیفه دولت تعیین سیاستها، خط مشیها، حصول اطمینان از اینکه منابع در اختیار واحدهای عملیاتی (دولتی و خصوصی) قرار گرفته و در نهایت، ارزیابی عملکردهاست.
مشکل آنجا پدیدار میگردد که گاه دولتیان چنان عملزده شده و پای در میدان اجرا میگذارند که سکان رها کرده و خود به پارو زدن سرگرم میشوند! و اینجا آغاز انحراف دولت از ماموریت خود است که سیاستگذاری را زمین نهاده، وارد گود شده و در میدان اجرا به رقابت با مجریان میپردازد.
نویسندگان کتاب، ریشه مشکل را گُم کردن ماموریت دولت دیدهاند و تلاش کردهاند تا با بازنگری و بازنگاری وظایف دولت، راهی بیابند تا ویژگیهای نظام دولتی را واژگون سازند و انرژی کارکنان دولت را آزاد نموده و تواناییهای آنان را در خدمت به مردم قراردهند، نه در مقابله و رقابت با آنان.

بازآفرینی دولت، دوید اوزبرن